از غزاله خبری نشد ولی فعلا پیگیری نمیکنم. دیشب چک کردم کارخونه مامان و باباش هردوتاشون سایت داشتن. نمیدونم چهقدر ممکنه به خدمات دیگهمون نیاز داشته باشن. یه نفر ازم پرسیده بود کارم چیه، من برنامهنویسم. وبسایت و اپلیکیشن طراحی میکنیم یا نرمافزارهای مختلف تحت وب یا سیستم عامل.
دارم فکر میکنم برم به بابای غزاله بگم. سلام میدونستین میتونین یه داشبورد مدیریتی برای کارخونهتون داشته باشین؟ غزاله میگفت باباش اهل اینچیزا نیست. باور نمیکنم نباشه. دیگه حداقل میزان خرید و فروش و بررسی فرآیندهای سازمان اهل بودن و نبودن میخواد؟ نمیدونم.
دارم اصول و فنون مذاکره میبینم. تازه قسمت ۱ رو دیدم. خدایا چهقدر سخته. حس میکنم هیچکی یه دختر رو تحویل نمیگیره. حتما فکر میکنن بلد نیستم. نمیدونم. داشتم تعداد دخترهای برنامهنویس رو نسبت به پسرها درمیاوردم، واقعا کمتریم. واقعا. حالا من بگم دانشگاه خوب درس خوندم، کارم خوبه و کیفیتم ایناست، اگه کسی باور کرد؟ الهه میگه سخت میگیری. شاید میگیرم.
کاش غزاله جواب بده، حداقل اولین مذاکرهام با بابای اون باشه که میشناستم. با بقیه چیکار کنم...